جدول جو
جدول جو

معنی گاو زمین - جستجوی لغت در جدول جو

گاو زمین
((وِ زَ))
گاوی که طبق افسانه ها در زیر زمین است و زمین روی شاخ این گاو قراردارد و خود گاو بر پشت ماهی ایستاده است، گاو ماهی
تصویری از گاو زمین
تصویر گاو زمین
فرهنگ فارسی معین
گاو زمین
در باور قدما گاوی که بر پشت یک ماهی قرار گرفته و زمین بر روی شاخ او است، برای مثال گوهر شب را به شب عنبرین / گاو فلک برده ز گاو زمین (نظامی۱ - ۹)
تصویری از گاو زمین
تصویر گاو زمین
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناف زمین
تصویر ناف زمین
کنایه از شهر مکه و خانۀ کعبه، ناف ارض، ناف زنی، ناف عالم
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی است از رده دولپه ییهای پیوسته گلبرگ که سر دسته تیره گاو زبانیان میباشد. گیاهی است علفی و یک ساله بارتفاع 30 تا 70 سانتیمتر و دارای ساقه منشعب و شیاردار و پوشیده از تار های خشن که امروزه در غالب نقاط اروپا و شمال افریقا و اکثر نواحی آسیا (از جمله ایران) بحالت وحشی میروید و بعلاوه بمنظور استفاده های درمانی در برخی نقاط کشت میشود. برگهای گاو زبان منفرد و پوشیده از تار های خشن است. برگهای قاعده ساقه آن دارای دمبرگ مشخص ولی برگهای قسمت انتهایی ساقه کوچکتر و تقریبا بدون دمبرگند. گلهای آن ابتدا قرمز مایل به بنفش اند ولی بتدریج برنگ آبی زیبا در میظیند و بندرت گلهای سفید و گلی رنگ هم در آن دیده میشود. میوه اش چهار فندقه یی است و درون هر فندقه یک دانه بدون آلبومن است. قسمت مورد استفاده این گیاه غالبا گل و گاهی هم سر شاخه های گلدار آن است. گل گاوزبان دارای اثر معرق و مدر و نرم کننده است و جهت رفع سرفه نیز مصرف میگردد لسان الثور کحیلا حمحم ابوالعرق بوغلص. یا گاو زبان جنگلی. گونه ای گاو زبان که دارای گلهای درشت تر است و همان اثرات درمانی گاو زبان کوهی را دارد. یا گاو زبان کوهی. گونه ای گاو زبان که گلهایش کوچکتر و آبی رنگند و همان اثرات درمانی گاوزبان جنگلی را دارد. یا گاو زبان معمولی. گاو زبان
فرهنگ لغت هوشیار
گاو زادن برای کسی یا گاو کسی زادن، نفعی غیر مترقب بدو رسیدن انتفاع کلی یافتن او: بهندوستان پیری از خر افتاد پدر مرده ای را بچین گاوزاد. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاورزمین
تصویر خاورزمین
قارۀ آسیا
فرهنگ فارسی عمید
گاو دارو، ترسنده جبان بزدل: گر بود زان می چو زهره گاو خاطر گاو زهره شیر شکار... . (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار